اي ز کلک توراست کار جهان

شاعر : انوري

صاحب و صدر و افتخار جهاناي ز کلک توراست کار جهان
مسندت پشت شهريار جهانگوهرت روي کائنات وجود
قلمت محور مدار جهاننظرت حافظ نظام امور
باره‌ي حزم تو حصار جهانمسرع عزم تو بريد قضا
حفظ بيان استوار جهانکار معمار عدل شامل تست
نومراديست در کنار جهانهردم از جاه نو شونده‌ي تو
هيچ ديار در ديار جهانخارج از ظل رايت تو نماند
نه نهان و نه آشکار جهاناز وقوفت نهان نيارد شد
بکم از هفته‌اي قرار جهانجنبش رايت تو داند داد
مهر تا کم شد از عيار جهانبر محک جلالت تو زدند
نشدي امن خواستار جهانگر جهان خواستار تو نبدي
همه آن باشد اختيار جهانگر بداند که اختيار تو چيست
به فريب امل شکار جهانرو که سيمرغ همت تو نشد
در ميان آمدي کنار جهانگر نظر کرديي به آفاقش
بکم از مدتي کنار جهانکم کند گر خداي چرخ سخات
ناردش چرخ در شمار جهاندشمنت کز عداد مردم نيست
ناقه‌ي خويش در قطار جهانکيست او تا چو مردمان بندد
بر تو بادا مدار کار جهانتا سپهر از مدار خالي نيست
بر بساط تو کار و بار جهانبر مراد تو دار و گير قضا
گاه و بيگاه کردگار جهانحافظت باد هرکجا باشي
تا گذشتن بود شعار جهانبودن اندر جهان شعار تو باد